AbiDic.com
  • دیکشنری

he makes occasional

hi me͡iks əke͡iʒənəl


فارسی

1 عمومی:: گاه‌گاهی‌اشتباه‌میكند

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HE LOOK IT TO BE AN
HE LOOKED ABOUT
HE LOOKED ME IN THE
HE LOOKED UPWARD
HE LOST HIS REASON
HE LOST THE SEAT
HE LOVED HER DEAR
HE LOVES HERHER TO D
HE MADE A P OR POST
HE MADE A SHOW OF GO
HE MADE A STIFT DENI
HE MADE AN HONEST WO
HE MADE ME WAIT
HE MAKES A LIVING WI
HE MAKES MOST NOISE
HE MAKES OCCASIONAL
HE MAKES RINGS ROUND
HE MAN
HE MARRIED A F
HE MAY COME LATE
HE MEANS MISCHIEF
HE MEANS WELL
HE MUDDLED THROUGH
HE MUST HAVE GONE
HE MUST NEEDS GO
HE NEEDS MUST GO
HE NESTLES IN THE CH
HE NETTLED HIMSELF
HE NEVER SAW A LION
HE NO LONGER WENT TH

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط